افشین علا شاعر و نامزد چهره هنر انقلاب نوشت: در کشور ما تنها مسئول تیزبین که فرهنگ را به دقت رصد میکند، شخص رهبری است و این هم جای خوشحالی دارد و هم جای تأسف که رهبری با آن مشغله زیاد باید در برخی امور فرهنگی شخصاً وارد عمل شوند.
به گزارش ستاد خبری هفته هنر انقلاب، افشین علا شاعر و نامزد چهره هنر انقلاب طی یادداشتی در روزنامه جام جم نوشت: «انقلاب اسلامی ایران، یک انقلاب فرهنگی بود و از همین منظر به طور طبیعی از همان ابتدا با مفاهیم فرهنگی گره خورد؛ چرا که ریشه این انقلاب از همان آغاز معلوم و مشخص بود. به مرور زمان روند انقلاب از شعارهایی که در ابتدای آن مطرح شده بود، به سمت شعور و نگاه حرکت کرد و هنرمندان به طور خودجوش به تبیین ارزشها، آرمانها و ارائه آثاری در این زمینهها پرداختند. البته در تمام این سالها، آفرینشهای هنری توسط هنرمندان در مفاهیم انقلابی، با افت و خیزهای فراوان همراه بود. به مرور زمان و هر چه از آغاز انقلاب فاصله گرفتیم، از میزان جوش و خروش سالهای ابتدایی حتی در عالم هنر کاسته شد. البته این کمرنگ شدن لزوماً به معنای ضعیفتر شدن نیست. اتفاقاً از حیث کمی در دهههای پس از وقوع انقلاب شاهد پیشرفت بودهایم و تعداد آثار تولید شده با محتوای انقلابی به مراتب از سالهای ابتدای انقلاب افزایش یافته است. اما از حیث کیفی جای بحث بسیاری وجود دارد و محتوای به تصویر کشیده شده در عالم هنر انقلاب، به مرور زمان دستخوش تغییراتی شده است. به عقیده من انقلاب تمام نشده، چرا که انقلاب یک پدیده سیال است که با شکلگیری حاکمیت اسلامی، فصل جدیدی از فعالیت آن آغاز میشود. با این نگاه و از این منظر، مفاهیمی که در دورههای پس از وقوع انقلاب خلق میشوند نسبت به آغاز انقلاب متفاوت هستند. باید دانست آثار انقلابی، صرفاً بیانکننده نظر حاکمیت نیست و هنرمندان اساساً با زوایای دید مختلف و متفاوت به وقایع جامعه مینگرند و هنرمند انقلابی نیز از این قاعده مستثنا نیست. از آفتهایی که تحت تأثیر آنها تولیدات هنری در حیطه انقلاب اسلامی دستخوش تغییراتی شد، شکلگیری نهادهای رسمی با سلایق خاص و ورود این نهادها حیطههای مختلف هنری بود. هنرمند اساساً نمیتواند در یک دایره مشخص که ساخته شده از سلیقه یک شخص یا نهاد است، بگنجد. این شد که بسیاری از هنرمندان با شکلگیری این نهادها و اعمال سلایق شخصی مسئولان منزوی شدند و از میادین هنری به دور ماندند. راه برونرفت از این فضا، این است که مسئولان در اسرع وقت نگاه خود را تغییر دهند. من بارها گفتهام در کشور ما تنها مسئول تیزبین که فرهنگ را به دقت رصد میکند، شخص رهبری است و این هم جای خوشحالی دارد و هم جای تأسف که رهبری با آن مشغله زیاد باید در برخی امور فرهنگی شخصاً وارد عمل شوند. مسئول فرهنگی ما حکم دیدهبان را دارد که باید نقاط قوت و ضعف را ببیند و برای افزایش نقاط قوت به هنرمند کمک و او را حمایت کند. نهادهای فرهنگی ما امروز جزیرههایی هستند که با سلایق خاص و به دور از یکدیگر عمل میکنند. برای رسیدن به اتفاق نظر و تحقق اهداف انقلاب در حیطه هنر، باید از خود هنرمندان راهنمایی بخواهند و اجازه دهند آنها در حوزه تصمیمگیری برای هنر وارد میدان شوند. خود من در سالی که گذشت منظومهای برای سردار شهید سلیمانی نوشتم که مورد اقبال رهبری واقع و توسط بنیاد مکتب حاج قاسم منتشر شد. اما تا این لحظه ندیدهام هیچ نهاد یا مسئولی برای انتشار این اثر انگیزه داشته باشد. توقع من این بود که در سالگرد این سردار شهید، این منظومه به دست تمامی ایرانیان که دلداده شهید سلیمانی هستند برسد، اما انگار در نهادهای فرهنگی این دغدغه وجود ندارد!» انتهای پیام/
نظر شما